استاد دانشگاه کالیفرنیا:

نقش شهروندان آمریکا در انتخاب رئیس‌جمهور، ثانویه است

«بو گراسکاپ»، استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا گفت: هر تلاشی برای پایان دادن به مجمع گزینندگان(و تبدیل نظام انتخاباتی ایالات متحدۀ آمریکا به یک نظام واقعاً مردم‌سالارانه) بدون یک انقلاب تمام‌عیار بی‌شک شکست خواهد خورد، این بدین معناست که نقش شهروندان ایالات متحدۀ آمریکا در انتخاب رئیس‌جمهور، در مقایسه با قدرت طبقۀ سرمایه‌دار، فرعی و ثانویه باقی می‌ماند.
مشخصات

به گزارش مرکز رسانه پژوهشکده شورای نگهبان، «بو گراسکاپ»، استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا، در مصاحبه­ای اختصاصی با واحد بین‌الملل این پژوهشکده به نقش شهروندان آمریکایی در انتخاب رئیس­ جمهور این کشور پرداخته است. متن کامل گفت­ وگو با این استاد حقوق سیاسی را در ادامه می‌خوانید.

پرسش: سیاست‌مداران ایالات متحدۀ آمریکا به سرمایه‌داران بزرگی احساس دین دارند که هزینه‌های انتخابات را برای‌شان تأمین می‌کنند ــ نه به رأی‌دهندگان. همان‌طور که استحضار دارید، آمریکا از طریق رسانه‌های جمعی خود را «رهبر جهان در مردم‌سالاری» خوانده است. آیا نظام انتخاباتی ایالات متحدۀ آمریکا مردم‌سالارانه است؟ عناصر یا مؤلفه‌های اصلی یک نظام انتخاباتی مردم‌سالارانه کدامند؟

پاسخ: نظام‌های انتخاباتی مردم‌سالار بر اساس ]اصل[ «حکومت توسط مردم عادی» بنا شده‌اند که یعنی هر فرد، یک رأی دارد. نظام فدرال ایالات متحدۀ آمریکا نیز دو بخش دارد: یک بخش «آرای عمومی» است که مردم‌سالارانه بوده و دیگری «مجمع گزینندگان» است که رئیس‌جمهور را انتخاب می‌کند و مردم‌سالارانه نیست. ]با این حال[در سطح ایالتی و محلی، نظام انتخاباتی مردم‌سالارانه است، زیرا آرای عمومی تعیین‌کنندۀ برنده هستند.

نقش شهروندان آمریکا در انتخاب رئیس‌جمهور، ثانویه است

پرسش: رؤسای جمهور آمریکا با رأی مردم برگزیده نمی‌شوند، بلکه طی فرایندی از سوی گروهی منتخب ــ به نام «مجمع گزینندگان» انتخاب می‌شوند. این نظام ]انتخاباتی[ در سال 1787 ابداع شد تا ایالت‌های پراکندۀ این کشور ــ که هر کدام دستورِ کارِ خاصِ خود را دنبال می‌کردند ــ گرد هم آورده شوند. اما آیا این نظام انتخاباتی برای انتخابات ریاست‌جمهوری در سدۀ بیست‌ویکم مناسب است؟ با در نظر گرفتنِ نظامِ انتخاباتیِ مبتنی بر «مجمع گزینندگان»، نقش مردم آمریکا را در چشم‌انداز سیاسی کشورشان چگونه می‌بینید؟

پاسخ: همان‌طور که پدران بنیانگذار،یعنی 55 نفر از ثروتمندترین مردان مستعمرات آن زمان پیش‌بینی کرده بودند، مجمع گزینندگان برای صیانت از منافع اقلیتی آنها،یعنی مالکیت خصوصی در برابر «حکومت اوباش»،یعنی حکومت توسط طبقۀ عادی ضروری بود. آنها از «حقِ رأیِ مردم‌سالارانه» به‌گونه‌ای که همۀ افراد جامعه حق رأی داشته باشند ،بسیار هراس داشتند، همان‌طور که طبقۀ ثروتمند امروزی ایالات متحدۀ آمریکا از این موضوع بسیار می‌ترسد. از این رو، هر تلاشی برای پایان دادن به مجمع گزینندگان و تبدیل نظام انتخاباتی ایالات متحدۀ آمریکا به یک نظام واقعاً مردم‌سالارانه بدون یک انقلاب تمام‌عیار بی‌شک شکست خواهد خورد، این بدین معناست که نقش شهروندان ایالات متحدۀ آمریکا در انتخاب رئیس‌جمهور، در مقایسه با قدرت طبقۀ سرمایه‌دار، فرعی و ثانویه باقی می‌ماند.

پرسش: چرا نامزدهای احزاب سوم در نظام سیاسی آمریکا همیشه شکست خورده‌اند؟

پاسخ: تعدادی موانع ساختاری وجود دارد که از انحصار دوحزبی در برابر نامزدهای سوم صیانت می‌کند. این موانع آن‌قدر زیادند که نمی‌توان به همۀ آنها اشاره کرد؛ با این حال، مهم‌ترین مانع، خودِ نظامِ انتخاباتیِ «همه مال برنده» است؛ این نظام انتخاباتی، خلاف نظام‌های «نمایندگی تناسبی» در مردم‌سالاری‌های اروپا، سلطه و غلبۀ دو حزب اصلی را تضمین می‌کند و باعث حذف نامزدهای احزاب سوم می‌شود. عوامل یا موانع دیگر عبارت‌اند از: 1) کمیسیون فدرال انتخابات؛ 2) شرایط و صلاحیت‌های گروه‌های خصوصی برای تأمین مالی؛ 3) عدم دعوت برای حضور در مناظره‌ها؛ 4) همکاری آشکار و نهادی دو حزب اصلی علیه احزاب سوم. تنها استثنای ممکن احزاب سومی هستند که تأمین مالی آنها بر عهدۀ خودِ نامزدهای شان باشد. با این حال، حتی در آن صورت نیز، این نامزدها مجبورند در قالب نظامی که پیش‌تر اشاره کردیم بازی کنند که به نفع دو حزب اصلی و تثبیت‌شده دستکاری ]یا به عبارتی مهندسی[ شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰